سهگانه سنتی، مدرن و اسلامی را بازشناسی کنیم/ چالش تربیتی کرونا
سهگانه سنتي، مدرن و اسلامي را بازشناسي کنيم/ چالش تربيتي کرونا
عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي گفت: بيماريهاي فراگير مثل سايرحوادث تلخ فراگير، تغييرات مهمي در نوع نگاه و سبک زندگي مردم به خصوص باورهاي عميقا فلسفي و اعتقادي آنها ايجاد مي کنند.
جميله علم الهدي در دومين نشست از سلسله نشستهاي مسائل تربيت ديني، که در دانشگاه امام رضا (ع) برگزار شد، به تبيين چالشهاي تربيت ديني با کرونا پرداخت و توسعه اومانيسم سنتي و مدرن و طبيعت گرايي سنتي و مدرن را به عنوان يک چالش بسيار مهم معرفي کرد.
تقدم رنج بر آگاهي
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با طرح اين سوال که رنج چيست و چه عوامل، پيامدهايي و راهکارهايي دارد؟ اظهار کرد: رنج يا احساس رنج اولين ادارک افراد است چه در لحظهاي که يک انسان بالغ از حالتهاي کما خارج شده و هوشيار شده و چه در لحظهاي که نوزادي تازه متولد شده و معمولاً اين ادراک را ميتوان از رفتار نوزادان و کساني که از بيهوشي يا کما خارج ميشوند و رنج خود را در قالبهاي مشابهي همچون جيغ، داد، فرياد، آه و ناله ابراز ميکنند فهميد. پس به واقع رنج نخستين صورت آگاهي است يا به عبارت ديگر رنج بر همه صورتهاي آگاهي مقدم است.
علم الهدي افزود: انسانها بعد از درک زيبايي شناختي رنج در صدد فهم دقيقتر آن در قالب کشف عوامل و پيامدها و راهکارهاي رهايي از رنج هستند و همين انگيزه تمام تلاشهاي انسان و عامل پيدايش تمام دستاوردهاي او از جمله علوم و فناوريها و نهادهاي اجتماعي و سياسي و به خصوص جهان بينيهاي مختلف است.
سه گانههاي سنتي، مدرن و اسلامي را بايد بازشناسي کنيم
رئيس پژوهشکده مطالعات بنيادين علم و فناوري با اشاره به روايتهاي متفاوت و گوناگوني که در رابطه با رنج وجود دارد، توضيح داد: يک شيوه رايج ميان نويسندگان و سخنرانان و محققان اين است که همه رويکردها و ديدگاهها و روشها را به دو عصر يا دوره سنتي و مدرن تقسيم ميکنند، ولي واقعاً يک سه گانه اي وجود دارد و نبايد اسلام را به يک امر سنتي فروکاست. زيرا اسلام در برابر همه ديدگاهها و روشهاي سنتي و مدرن به طور متفاوت ظاهر ميشود و حتي صورتبندي هاي سنتي و مدرن از اسلام نيز قابل نقد و بررسي از منظر اسلام است. همين است که امام از يک اسلام ناب محمدي ياد ميکنند که در برابر روايتهاي مختلف سنتي و مدرن اسلام نيز قرار ميگيرد، پس ما در واقع سه گانههاي سنتي، مدرن و اسلامي را در حوزههاي مختلف بايد بازشناسي کنيم.
وي پيدايش سه نوع «جهانبيني ديني»، «جهانبيني فلسفي» و «جهانبيني علمي» را نتيجه سه نوع تبيين درباره شرور فراگير دانست و گفت: همراه با فراگيري کرونا ما با فعال شدن سه رويکرد در تبيين کرونا مواجه هستيم که به رقابت فعال سه نوع جهان بيني ديني فلسفي و علمي در سطح جهاني و در ايران منجر شده است.
عضو هيئت علمي دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي در دانشگاه شهيد بهشتي در تبيين اين سه نوع جهان بيني توضيح داد: در جهانبيني علمي بر مفاهيم و الگوهاي نظري تأکيد ميشود که از علم ولي به طور غير مستقيم و حتي غير علمي متأثر ميشود، ولي تعميمهايي شبه علمي که متضمن نتايج کلان فلسفي است بر روشهاي اقناع علمي - نظير دادهها و مدلهاي رياضياتي- متمرکز ميباشد. ارائه مکرر و وسيع اعداد و ارقام بيماران و درگذشتگان و عرضه مدلهاي رياضياتي و آماري و غيره نه تنها به قانع کردن مردم جهت پذيرش قوانين اجتماعي و انجام رفتارهاي بهداشتي کمک ميکند، بلکه مهمتر از آن شکل گيري باورهاي آنهاست درباره ماهيت جهان و انسان و طبيعت و روابط اين نوع حقايق با يکديگر و به خصوص مفهوم خداوند و…. در جهانبيني فلسفي بيشتر براي تبيين ماهيت کرونا به موضوع خير و شر و عوامل و پيامدهاي آن در قالب برهان و مدلهاي منطقي و گزارههاي فلسفي تأکيد ميشود، ولي در جهانبيني ديني بيشتر بر روايتگري ها و حکايتگري هايي تمرکز ميشود که در قالبهاي زيبايي شنا ختي عوامل طبيعي و بشري و فوق بشري شرور و خيرات را تبيين ميکند.
وي با بيان اينکه اين سه نوع جهانبيني از گذشته تا به امروز به صورت موازي و در يک رقابت با يکديگر در جريان هستند، خاطرنشان کرد: در شرايط حال حاضر و در جريان فراگيري شيوع ويروس کرونا تبيينها و تفسيرهايي متناسب با جهانبيني علمي تقدم پيدا کرده، ولي جهان بينيهاي ديني نيز به طور رقابت آميزي براي تبيين عوامل و پيامدهاي کرونا مطرح ميشوند.
اين استاد دانشگاه با انتقاد از وضعيت فعلي جامعه ايران که دچار يک نوع اضطراب شده است، گفت: ما در سطح بالاتري در حوزه جهان بيني دچار سردرگمي هستيم، زيرا از طرفي دچار دغدغههاي ديني هستيم و از طرف ديگر دغدغههاي علمي براي ما حائز اهميت ميباشد.
علم الهدي با بيان اينکه در صورتبندي هاي سنتي و مدرن از شرور يک آميزهاي از انسانگرايي و طبيعتگرايي را ميتوان مشاهده کرد به تفاوت اين دو صورتبندي از انسان و طبيعت ورابطه انسان با طبيعت پرداخت. علم الهدي براي شرح اين صورتبندي هاي سنتي و مدرن از عبارت «پيوستار انسان گرايي - طبيعت گرايي» استفاده کرد و گفت: انسانگرايي مُدرن هر چند بر قدرت شگفت انگيز انسان و شکوه و عظمت علم و فناوري تکيه زده، ولي به طور غير مستقيم و نا آشکار انسان را در زواياي طبيعت محدود ميسازند، زيرا ماهيت طبيعي انسان را عامل يا علت العلل همه دستاوردهاي بزرگ او ميدانند و تکامل انسان را در قالب مدلهايي از روابط ميان عوامل هورموني و عصبي و ژني تبيين و توجيه ميکنند و اين فروکاست انسان به بدن طبيعي و فروکاست جهان به محيط طبيعي- اجتماعي از طبيعت گرايي جانبي انسان گرايان مدرن پرده بر ميدارد. با اين حال انسان گرايي مدرن آشکارا و مستقيم به تحقير طبيعت تا حد يک ماشين برنامه ريزي شده براي انسان و در اختيار انسان دامن ميزند.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: انسان گرايي سنتي زير تأثير جهان بيني ديني است، ولي همين جهان بيني نيز آميزه اي از طبيعت گرايي و انسان گرايي را توسعه داده و در جهان بيني ديني طبيعت، قدرتمند است و انسان واکنش فعالي ندارد و تصرفي در طبيعت نميکند، بلکه تسليم آن ميشود و حداکثر تلاش ميکند بخشي از طبيعت را برتري بخشيده و به آن تشخص بخشد و با پرستش آن و قرباني کردن براي آن و … از رنجهايي که توسط شرور طبيعي فراهم شده رها گردد. تشخص بخشيدن به تمام يا بخشهايي از طبيعت و خداسازي و روايت گري هاي هنرمندانه براي پيوند دادن انسان و طبيعت و خدا شيوه رايج در اديان و جهان بينيهاي ديني است.
رئيس پژوهشکده مطالعات بنيادين علم و فناوري گفت: در شرايط مدرنيته و صورت بنديهاي آن، در جهان بيني علمي و فناورانه ظاهراً انسان گرايي قوي و آشکار ولي طبيعت گرايي پنهان است، ولي در انسان گرايي سنتي طبيعت گرايي قويتر و آشکارتر و انسان گرايي ضعيف و ناآشکار است.
دومين نشست از سلسله نشستهاي مسائل تربيت ديني در شرايط جاري کشور و بين الملل با عنوان «نشست علمي فرصتها و چالشهاي نظام آموزشي و تربيتي در ساحت تجربيات ملي و بينالمللي» با حضور فرهيختگان، نخبگان و اساتيد دانشگاه به ميزباني دانشگاه بين المللي امام رضا (ع) در مشهد برگزار شد.